چگونه دیتا پروژکتور مناسب را انتخاب می کنید؟
چگونه دیتا پروژکتور مناسب را انتخاب می کنید؟

چگونه دیتا پروژکتور مناسب را انتخاب می کنید؟

چگونه پروژکتور مناسب را انتخاب می کنید؟ ساعت‌ها به صفحه‌نمایش خیره شدیم، نظرات کاربران را بررسی کردیم و برخی از محبوب‌ترین مدل‌ها را مورد آزمایش‌ قرار دادیم. آیا آماده هستید تا در مورد نکات ظریف فناوری صوتی/بصری اطلاعاتی کسب کنید؟  در این مقاله، ابتدا یک چشم انداز گسترده و راهنمای تصمیم گیری گام به گام ارائه می کنیم که مسیری را برای انتخاب ویدئو پروژکتور مناسب برای شما را مشخص می کند.

انتخاب پروژکتور مناسب

مرحله 1: آیا واقعاً یک پروژکتور می خواهید؟

این ممکن است اولین قدم عجیب در انتخاب مدل مناسب به نظر برسد، اما درست است. این محصولات پر زرق و برق هستند. به راحتی می توانید به خانه دوست خود بروید، پس از تماشای فیلم های هالیوودی که روی یک صفحه نمایش 100 اینچی در حال چرخش هستند، شیفته آن شوید و بدون در نظر گرفتن همه جوانب مثبت و منفی، در ساخت سینمای خانگی خود غوطه ور شوید.

پروژکتورها برای ارائه های تجاری عالی هستند. آنها می توانند تصاویر قابل اعتماد و بزرگی را هنگام نصب در یک اتاق کنفرانس ارائه دهند و گزینه های نسبتا قابل حمل برای کسانی که با دستگاه های ارائه خود سفر می کنند وجود دارد. اگر یک زیرزمین خوب و تاریک و در عین حال دنج برای تبدیل شدن به یک مینی تئاتر دارید، پروژکتورها انتخاب مناسبی هستند. جایی که ممکن است مشکلاتی پیش بیاید این است که می خواهید از یکی برای تعویض تلویزیون خود استفاده کنید. بسیاری از مردم از تلویزیون خود در حالی استفاده می کنند که کارهای دیگری را انجام می دهند که نیاز به نور دارند، به طور دوره ای اخبار یا برنامه های تلویزیونی را در حین پختن شام چک می کنند، یا قبل از رفتن به محل کار، وسایل را با هم جمع می کنند. در حالی که اکثر پروژکتورها با روشن شدن چراغ ها، کیفیت تصویرشان به شکل قابل توجهی کاهش می یابد. ممکن است برای برخی این موضوع مهم نباشد، و برخی دیگر ممکن است آن را آزاردهنده بدانند. همچنین، نمی‌توانید جلوی صفحه‌نمایش راه بروید بدون اینکه مانعی در تصویر ایجاد کنید. این امر بازی Wii یا دنبال کردن ویدیوهای یوگا و تمرین را دشوارتر می کند.

 

مرحله 2: کسب و کار یا لذت؟ چند لومن نیاز دارم؟

اینکه در یک اتاق روشن و یا فیلم‌هایی در یک اتاق تاریک، نمودارها و ارائه‌های متنی سنگین ارائه می‌کنید، نشان می‌دهد که  به چه مدلی نیاز دارید. برای ارائه، چیزی با حداقل 3000 لومن می خواهید تا مطمئن شوید که اسلایدهای شما می توانند بر نور محیط اتاق غلبه کنند. برای نمایش فیلم در خانه، محدوده 1500-2000 لومن به خوبی کار می کند. اگر در مورد نیازهای خود مطمئن نیستید، همیشه بهتر است لومن بیشتری در نظر داشته باشید. با این حال، اگر می‌دانید که خرید جدیدتان به یک دستگاه اختصاصی تماشای فیلم تبدیل می‌شود، بی‌خطر است که به محدوده 1500-2000 لومن بسنده کنید و به دنبال بهترین کیفیت تصویری باشید که می‌توانید دریافت کنید.

همه مدل‌هایی که ما آزمایش کردیم می‌توانند هم تماشای فیلم و هم نمایش را در یک اتاق روشن انجام دهند، اما برخی از آن‌ها در یکی یا دیگری برتری بیشتری دارند.

مرحله 3: یک رزولوشن انتخاب کنید

دانستن تفاوت بین 4K و UHD یا Ultra High Definition بسیار مهم است. یک پروژکتور واقعی 4K دارای وضوح 4096 در 2160 است که توسط پروژکتورهای سینمای دیجیتال استفاده می شود. از سوی دیگر، UHD به رزولوشن 3840×2160 اشاره دارد که در دنیای مصرف‌کننده رایج‌تر است و همچنین رزولوشنی است که در تلویزیون‌ها دریافت می‌کنید.

ما پیشنهاد می کنیم یا یک مدل UDH یا مدلی با وضوح 1080p تهیه کنید. در حالی که هنوز از آن به عنوان کیفیت بالا یاد می شود، به سرعت در حال تبدیل شدن به استاندارد است. داشتن قابلیت 1080p باعث می‌شود دستگاه شما تا حدودی مقاوم‌تر در آینده باشد و مطمئناً هنگام تماشای فیلم متوجه پیشرفت بزرگی نسبت به وضوح‌های دیگر خواهید شد.

وضوح خوب کمک می کند تا جزئیات کوچک را زنده کنید. در اینجا می توانید تفاوت گسترده ای را در وضوح مورچه ها مشاهده کنید.

اگر نمی‌خواهید پول اضافی را برای 1080p خرج کنید، می‌توانید در برخی موارد با رزولوشن‌های پایین‌تر کنار بیایید. ارائه‌های نموداری و متنی می‌توانند تا اندازه 800×600 خوب به نظر برسند، به‌خصوص اگر نزدیک صفحه ننشینید. با این حال، این وضوح به همان اندازه که شما می خواهید پایین است. ما متوجه شدیم که 800×600 مرزی است که در آن متن در برخی نقاط تازه شروع به مبهم شدن کرده است. یک مدل 800 در 600 همچنان تصویری بزرگ، هرچند نسبتاً دانه‌دار به شما ارائه می‌دهد.

مرحله 4: سهولت تنظیم را در نظر بگیرید

راه‌اندازی برای سینماهای خانگی چندان مشکلی نیست، زیرا احتمالاً فقط یک بار باید آن را انجام دهید. اما برای کسانی که پروژکتورهای خود را در مکان های مختلف جابجا می کنند، سهولت راه اندازی تقریباً به اندازه روشنایی مهم است. شما باید مطمئن شوید که مدلی با تصحیح کیستون دریافت می کنید و استفاده از آن آسان است. بزرگنمایی بزرگتر همچنین به کسانی که در مکان های مختلف نمایش داده می شوند کمک می کند. زوم بزرگتر نسبت پرتاب بیشتری را در اختیار شما قرار می دهد و احتمال اینکه بتوانید اندازه صفحه نمایش مناسب را در موقعیت های مختلف به دست آورید بیشتر می شود.

کیف حمل محافظ کمک می کند تا EX9240 قابل حمل تر شود.

مرحله 5: کنترل از راه دور چقدر خوب است؟

در موقعیت های سینمای خانگی، کنترل از راه دور رابط اصلی است که با آن در تعامل خواهید بود. شما یک کنترل از راه دور می خواهید که بتواند به طور مستقیم شما را از طریق منوهای حالت رنگ راهنمایی کند، صدا را تنظیم کند و ورودی را تغییر دهد. از آنجایی که شما در حالت ایده آل تماشای خود را در تاریکی انجام خواهید داد، دکمه هایی که روشن می شوند نیز یک مزیت واقعی هستند.

 

مرحله 6: صدای فن را در نظر بگیرید

برخی از ویدئو پروژکتورها کمی پر سر و صداتر از آن چیزی بودند که ما دوست داشتیم. اگر به نویز حساسیت خاصی دارید و دائماً افرادی را در سالن نمایش دارید، پیشنهاد می‌کنیم از مدل‌هایی که در تست نویز فن ما امتیاز ضعیفی کسب کرده‌اند اجتناب کنید. طبق تجربه ما، BenQ یک نام تجاری خوب برای کسانی است که به یک فن بی صدا اهمیت می دهند، در حالی که کسانی که به نویز حساس هستند ممکن است بخواهند از مدل های ViewSonic اجتناب کنند.

همه این مشخصات به چه معناست؟

هنگام تحقیق در مورد پروژکتورها، بدون شک متوجه خواهید شد که در میان کوهی از مشخصات گام برمی دارید. رایج ترین آنها روشنایی، نسبت کنتراست و وضوح است. درک رزولوشن های پشتیبانی شده، نسبت پرتاب، نسبت ابعاد، تصحیح کیستون، و تغییر لنز نیز تصمیم شما را آسان تر می کند.

روشنایی

روشنایی به میزان نوری اشاره دارد که پروژکتور می تواند از لنز خود و روی صفحه بتابد. که با انسی لومن های اندازه گیری می شود که به طور کلی به آن لومن می گویند. روشنایی مهم‌ترین تصمیم برای شما است، زیرا یک تصویر تاریک و شسته شده می‌تواند یک تصویر را اساساً بی‌فایده کند. لزوماً نیازی به دریافت درخشان‌ترین مدلی که می‌توانید داشته باشید، ندارید، اما اگر مطمئن نیستید که کاربرد خاص شما چیست، روشن‌تر همیشه یک شرط مطمئن‌تر است. مدل‌های روشن‌تر را می‌توان کم‌نورتر کرد (در واقع، حالت سینما در اکثر مدل‌ها این کار را به‌طور خودکار انجام می‌دهد) اما لامپی که خیلی کم نور است را نمی‌توان روشن‌تر کرد.

مدل‌هایی که لومن‌های بالاتری ارائه می‌دهند، وقتی در اتاقی با نور مناسب استفاده می‌شوند، می‌توانند رنگ‌های سفید بسیار روشن‌تر و دقیق‌تری را نشان دهند.

برای کاربردهای سینمای خانگی، 1500 تا 2000 لومن به اندازه کافی بدون نور محیط کار می کند. این میزان روشنایی برای نمایش تصویری واضح بر روی صفحه نمایش 100 اینچی در اتاقی تاریک کافی است، اما به اندازه کافی کم نور است که همچنان سیاهی تیره ایجاد کند. مشکی‌های تیره‌تر باعث می‌شوند تصاویر پر جنب و جوش باشند، کیفیتی سینمایی به تجربه تماشای شما می‌بخشد . همانطور که قبلا ذکر شد، اکثر گزینه های روشن تر حالت های از پیش تعیین شده ای دارند که روشنایی آنها را بسته به شرایط کاهش می دهد. اگر می‌خواهید در موقعیت‌های پرنورتر، مانند اتاق کنفرانس، نورپردازی کنید، به مدل روشن‌تری نیاز دارید. در غیر این صورت، نور محیط تصویر را پاک می‌کند . در این مواقع 3000 تا 4500 لومن کافی خواهد بود. اگر اتاق کنفرانس شما به خصوص روشن است یا دارای پنجره های بزرگ است، باید به سمت روشن تر بروید.

می‌توانید دستگاه روشن‌تر انتخاب کنید، اما بسیار گران‌تر خواهد بود و واقعاً فقط برای برنامه‌های تخصصی مورد نیاز است. به عنوان مثال، بیشتر سالن های سخنرانی از مدل هایی با بیش از 5000 لومن استفاده می کنند و مدل های سینما حدود 20000 لومن پرتاب می کنند.

نسبت کنتراست

اصطلاح نسبت کنتراست به تفاوت روشنایی بین تیره ترین مشکی که یک مدل می تواند تولید کند در مقایسه با روشن ترین سفیدی که می تواند تولید کند اشاره دارد. اغلب به صورت نسبتی مانند 20000:1 نمایش داده می شود. این نشان می دهد که روشن ترین رنگ سفید 20000 برابر روشن تر از تیره ترین سیاه است. تن های میانی نیز در جزئیات تصویر نقش دارند.

تصاویر سمت راست سیاهی بسیار تیره تری دارند و به اندازه تصاویر سمت چپ سفید روشن هستند. این به آنها نسبت کنتراست بیشتری می‌دهد و باعث می‌شود که عمق بیشتری داشته باشند.

نسبت کنتراست معمولاً در بالای صفحه مشخصات ذکر می شود و چیزی است که بسیاری از افراد در تصمیم خرید خود به آن تمایل دارند. منطقی است، زیرا نسبت کنتراست به ظاهر بهترین نشانگر عددی کیفیت تصویر است. سیاهی های تیره که در کنار سفیدی‌های روشن قرار می‌گیرند، تصاویری غنی ایجاد می‌کنند و همه چیز را به نمایش می‌گذارند.

در حالی که این درست است، عوامل زیادی وجود دارد که بر نسبت کنتراست واقعی تأثیر می‌گذارد که سازنده ادعا می‌کند کاربرد خاصی ندارند و مطمئناً در بین برندها قابل مقایسه نیستند. اول از همه، دو نوع کنتراست وجود دارد، کنتراست استاتیک و کنتراست پویا. کنتراست ایستا، که گاهی کنتراست بومی نامیده می شود، به کنتراستی اطلاق می شود که می توان در یک تصویر یا فریم از یک فیلم تولید کرد. کنتراست پویا به کنتراستی اطلاق می شود که می توان بین فریم های مختلف از یک ویدیو ایجاد کرد. بسیاری از مدل ها لامپ های خود را بر اساس میانگین روشنایی یک صحنه خاص تنظیم می کنند. لامپ‌ها برای صحنه‌های تاریک کم‌نور می‌شوند و سپس برای صحنه‌های روشن‌تر به سمت بالا حرکت می‌کنند. اگرچه اکثر مدل‌ها از نوعی از این کنتراست پویا استفاده می‌کنند، اما تعداد کمی از برگه‌های مشخصات مشخص می‌کنند که آیا آنها به کنتراست ایستا یا پویا اشاره می‌کنند. همچنین، نور محیط می تواند تا حد زیادی بر نسبت کنتراست درک شده تأثیر بگذارد. لامپ‌های روشن‌تر ناگزیر به نظر می‌رسد که کنتراست بهتری در اتاق‌های روشن دارند، زیرا می‌توانند بیش از مدل‌های کم‌نور بر نور محیط غلبه کنند. حتی در یک اتاق کاملا تاریک، محیط اطراف شما می تواند بر کنتراست شما تأثیر بگذارد. نور پروژکتور می تواند از اجسام موجود در اتاق منعکس شود، در اصل نور محیطی خود را ایجاد می کند و تصاویر را روی صفحه تغییر می دهد. در نهایت، هیچ استاندارد خاصی برای اندازه‌گیری نسبت کنتراست وجود ندارد، بنابراین به عنوان مصرف‌کننده، هیچ تضمینی نداریم که همه آن را به یک شکل انجام دهند.

ظاهراً پروژکتور سمت راست تقریباً دو برابر نسبت کنتراست سمت چپ دارد. با این حال، به نظر می‌رسد که تصویر سمت راست با رنگ قرمز بیش از حد اشباع شده است، و تصویر سمت چپ به نظر می‌رسد طیف رنگی بسیار گسترده‌تری را نشان می‌دهد. نسبت کنتراست نشانگر خوبی برای کیفیت تصویری نیست که در سینمای خانگی خود تجربه خواهید کرد.

با توجه به این موضوع، توصیه می کنیم به آمار نسبت کنتراست توجه نکنید. کیفیت تصویر را با مشاهده تصاویر ثابت و متحرک روی پروژکتورها در کنار هم در یک اتاق ارزیابی کردیم. این نمایش بسیار بهتری از کیفیتی است که از هر مدل تجربه خواهید کرد.

رزولوشن

هر چه تعداد پیکسل ها در یک تصویر بیشتر باشد، وضوح تصویر بالاتر خواهد بود. بنابراین رزولوشن اساساً با تعداد پیکسل های موجود در یک تصویر اندازه گیری می شود. بخش گیج کننده نحوه گزارش آنهاست. با توجه به بازاریابی و برندسازی، رزولوشن‌های متفاوت با اعداد متفاوت و به ظاهر نامرتبط ذکر می‌شوند.

ساده ترین راه برای نمایش وضوح، گزارش عرض و ارتفاع یک تصویر اندازه گیری شده بر حسب پیکسل است. این اغلب برای وضوح کمتر انجام می شود. به عنوان مثال، مدلی با وضوح 800 در 600 تصویری با عرض 800 پیکسل و ارتفاع 600 پیکسل تولید می کند. این وضوح 800 در 600 رایج است و اغلب به عنوان SVGA شناخته می شود. یک پله جزئی، رزولوشن  XGA و WXGA است که به ترتیب 1024×768 و 1280×800 هستند. با ظهور کیفیت بالا (HD) این اندازه‌گیری‌های ابعادی ناگهان جذابیت لازم را نداشتند، بنابراین ما با کیفیت‌های 720p و 1080p آشنا شدیم. این اعداد در واقع به ارتفاع یک تصویر بر حسب پیکسل اشاره دارند. 720p 1280 x 720 و 1080p 1920 x 1080 است. «p» به نحوه پردازش تصویر اشاره دارد . هر دوی این رزولوشن ها HD در نظر گرفته می شوند، اما بدیهی است که 1080p وضوح کمی بالاتر است. در نهایت، ما 4K داریم که اغلب به عنوان وضوح فوق العاده یا UHD شناخته می شود، اما این دو مترادف نیستند. 4K مربوط به رزولوشن 3840 در 2160 است و نام خود را از این واقعیت گرفته است که تعداد پیکسل های آن چهار برابر 1080p است و عرض آن نزدیک به 4000 پیکسل است. 4K یک استاندارد حرفه ای تولید و سینما است، در حالی که UHD، با وضوح فوق العاده بالا، استاندارد پخش و نمایشگر مصرف کننده است.

به طور کلی، رزولوشن‌های پایین‌تر فقط برای مواردی مانند ارائه‌های پاورپوینت که حاوی تصاویر با وضوح بالا نیستند، مناسب هستند. حتی در آن شرایط، وضوح 800 در 600 حداقل مطلق است. در این وضوح، مواردی را پیدا کردیم که متن به تازگی شروع به محو شدن و خواندن آن دشوار می کرد. برای تماشای فیلم، شما باید 1080p بخواهید، زیرا این رزولوشن به سرعت به وضوح استاندارد برای صفحه نمایش های بزرگ تبدیل شده است، و 720p به گوشی های هوشمند و تبلت ها کاهش می یابد. 4K هنوز یک فناوری نسبتا جدید است، بنابراین مدل‌های 4K بسیار گران هستند (گزینه‌های ارزان‌تر حدود 8000 دلار هستند)، و محتوای 4K تا حدودی محدود است. با این حال، نتفلیکس تعدادی فیلم و برنامه های تلویزیونی با کیفیت 4K (از جمله بریکینگ بد) منتشر کرده است، و آیفون ها قادر به ضبط ویدیوی 4K هستند، بنابراین به نظر می رسد 4K به استاندارد جدید تبدیل شود. اما قبل از اینکه آن را برای خودمان بپذیریم، صبر می کنیم تا قیمت ها کمی پایین بیاید.

رزولوشن بومی در مقابل پشتیبانی شده

رزولوشن اصلی رزولوشنی است که یک مدل قادر به نمایش آن است، در حالی که رزولوشن پشتیبانی شده بالاترین سیگنال وضوح تصویری است که یک مدل قادر به تولید تصویر از آن است. به عنوان مثال، مدلی با وضوح اصلی 800×600 و وضوح پشتیبانی شده 1080p را در نظر بگیرید. این مدل می تواند سیگنال 1080p را از پخش کننده بلوری و لپ تاپ دریافت کند و تصویر را پخش کند، اما تصویر تا رزولوشن 800 در 600 کوچک می شود.

ما پیشنهاد می‌کنیم مدلی را انتخاب کنید که حداقل از 1080p پشتیبانی کند، زیرا در حال تبدیل شدن به استاندارد برای دستگاه‌های بیشتری است بنابراین عدم پشتیبانی از آن به شدت آنچه را می‌توان پیش‌بینی کرد محدود می‌کند. علاوه بر این، پشتیبانی از 1080p به معنای گنجاندن یک درگاه ورودی HDMI است که به ورودی استاندارد ویدیو/صوت نیز تبدیل می‌شود.

نسبت تصویر

نسبت ابعاد نسبت عرض به ارتفاع یک تصویر است. مدل‌های با وضوح پایین‌تر، مانند مدل‌هایی که رزولوشن اصلی 800 در 600 دارند، نسبت تصویر 4:3 دارند. همه رزولوشن‌های با وضوح بالا از نسبت 16:9 عریض استفاده می‌کنند. این نسبت به یک تجربه سینمایی بهتر کمک می کند. در سینماها، بیشتر فیلم‌ها از نسبت‌های تصویر 1.85:1 (که فقط کمی عریض‌تر از 16:9 است) یا 2.39:1 (که تقریباً 21:9 است) استفاده می‌کنند. هتل بزرگ بوداپست وس اندرسون به طور قابل توجهی از سه نسبت تصویر مختلف در طول فیلم استفاده می کند. همچنین اکثر مانیتورهای کامپیوتر و لپ تاپ ها نسیت 16:9 هستند.

اگر اندازه پیکسل را ثابت نگه دارید، این اندازه نسبی سه وضوح رایج است. توجه داشته باشید که نسبت تصویر 4:3 SVGA بسیار باریکتر از نسبت 16:9 دو وضوح HD است. HD تصویر خوبی از وضوح نسبی ارائه می دهد. اندازه بزرگتر مستطیل 1080p با تعداد پیکسل های بیشتر آن مطابقت دارد. هرچه پیکسل بیشتر باشد وضوح بهتری دارد.

اکثر مدل‌ها می‌توانند در نسبت‌های چندگانه نمایش داده شوند، اما وضوح اصلی آنها تعیین می‌کند که برای چه نسبتی بهینه شده باشند. به عنوان مثال، یک مدل 800×600 برای 4:3 و یک مدل 1080p برای 16:9 بهینه شده است. نمایش یک تصویر 16:9 در یک مدل 4:3 منجر به کاهش وضوح تصویر می شود زیرا اساساً تصویر را به صورت عمودی کوتاه می کند. بنابراین به تصویری می رسید که از عرض کامل پیکسل ها استفاده می کند اما دارای فضاهای سیاه در بالا و پایین تصویر است که در اصل پیکسل های هدر رفته است. به طور کلی، هنگام نمایش یک تصویر 4:3 در یک مدل 16:9 وضوح تصویر را از دست نمی دهید، اگرچه تصویر کوچکتری دریافت می کنید. این به این دلیل است که اکثر مدل‌های 16:9 دارای وضوح 1080p هستند و بنابراین پیکسل‌های زیادی برای نمایش رزولوشن کامل 800×600 اکثر تصاویر 4:3 دارند، اما نمی‌توانند بدون برش دادن قسمت‌های بالا و پایین، آن را به گونه‌ای بیرون بکشند که با کل صفحه مطابقت داشته باشد.

نتیجه نهایی این است که 16:9 به سرعت در حال تبدیل شدن به استاندارد جدید است و تطبیق پذیری بیشتری نسبت به 4:3 ارائه می دهد. بنابراین مدلی با وضوح بومی با نسبت 16:9 تهیه کنید که اگر می توانید یک مدل 720p یا 1080p خواهد بود.

نسبت پرتاب

نسبت پرتاب نسبت فاصله یک پروژکتور از صفحه نمایش به عرض تصویری است که پخش می شود. به عنوان مثال، مدلی با نسبت پرتاب 1.5:1 هنگامی که در فاصله 1.5 فوتی از صفحه نمایش قرار می گیرد، تصویری به عرض 1 فوت تولید می کند .

اغلب نسبت پرتاب را با دو عدد در ابتدا مشاهده می کنید، مانند 1.3-1.7:1. این به این دلیل است که اکثر مدل ها دارای یک زوم اپتیکال هستند که به شما امکان می دهد تصویر را به داخل و خارج بزرگنمایی کنید و اساساً طیف وسیعی از نسبت های پرتاب را برای شما فراهم می کند. زوم های بزرگتر به شما تطبیق پذیری بیشتری می دهد و می تواند برای کسانی که از پروژکتور خود در تنظیمات مختلف استفاده می کنند مفید باشد. زوم اغلب به عنوان یک مشخصات جداگانه، مانند زوم دستی 1.1 برابر نامیده می شود، اما فکر کردن به آن از نظر محدوده نسبت پرتابی که ارائه می دهد بسیار مفیدتر است.

فاصله هر سه این پروژکتور از صفحه نمایش یکسان است. با این حال، اپسون نسبت پرتاب بسیار کمتری نسبت به دو مدل دیگر دارد، بنابراین می‌تواند تصویر بسیار بزرگ‌تری را به نمایش بگذارد.

نسبت پرتاب یک نکته مهم است زیرا به شما می گوید که در کجای اتاق خود باید پروژکتور خود را قرار دهید تا به اندازه تصویری که می خواهید برسید، یا اینکه با قرار دادن آن در محل مورد نظر خود چقدر می توانید تصویر بزرگی دریافت کنید. استفاده از یک محاسبه ضریب پرتاب نیز می تواند به شما کمک کند نیازهای خود را بفهمید.

تصحیح کیستون

کیستونینگ به شکل ذوزنقه ای اطلاق می شود که یک تصویر زمانی که لنز کاملا موازی با صفحه نمایش نیست به دست می آید. اغلب این اتفاق در صفحه عمودی رخ می‌دهد، زیرا پروژکتور معمولاً در بالای سقف نصب می‌شود یا روی میز پایین می‌نشیند و سپس به سمت صفحه نمایش کج می‌شود. این می تواند در صفحه افقی نیز اتفاق بیفتد، اما معمولاً گرفتن لنز موازی با صفحه نمایش به صورت افقی بسیار آسان تر است.

اکثر مدل‌ها ابزاری برای تصحیح کیستونینگ ارائه می‌دهند، که به شما امکان می‌دهد تصویر را به صورت تدریجی تنظیم کنید تا آن را تا حد امکان به یک مستطیل کامل نزدیک کنید. همه مدل‌هایی که آزمایش کردیم می‌توانند کیستونینگ عمودی را تصحیح کنند برخی حتی به صورت خودکار این کار را انجام می‌دهند  و برخی نیز می‌توانند کیستونینگ افقی را تصحیح کنند. اگر می خواهید پروژکتور خود را بین اتاق های مختلف جابجا کنید، سهولت تصحیح کیستونینگ بسیار مهم است.

تنها چیزهایی که باید در مورد تصحیح کیستون در نظر بگیرید این است که آیا یک مدل قادر به انجام آن است و استفاده از آن چقدر آسان است. شما قطعا مدلی با تصحیح کیستون عمودی می خواهید. تصحیح افقی خوب است، اما معمولاً ضروری نیست، زیرا می توان آن را با هل دادن پروژکتور به یک طرف یا طرف دیگر تنظیم کرد. تصحیح کیستون اغلب بر حسب درجات، مانند عمودی ±30˚ فهرست می شود. شما نیازی به نگرانی در مورد این محدوده ندارید زیرا نمی خواهید از محدودیت های بیرونی آن استفاده کنید. تصحیح کیستون به‌جای اپتیکال به صورت دیجیتالی انجام می‌شود (به زوم کردن با دوربین گوشی هوشمند خود در مقابل استفاده از یک لنز زوم واقعی فکر کنید). بنابراین، هرچه بیشتر از تصحیح کیستون استفاده کنید، تصویر باید به صورت دیجیتالی تغییر شکل داده و تغییر یابد، که منجر به کاهش تدریجی وضوح تصویر می‌شود. بهتر است پروژکتور را تا حد امکان بهینه قرار دهید و سپس اصلاحات کوچک کیستون را انجام دهید.

تغییر لنز

اگر قصد دارید پروژکتور خود را روی یک پایه یا قفسه دائمی سقف قرار دهید، تغییر لنز می تواند نجات دهنده باشد. همانطور که از نام آن پیداست، تغییر لنز با حرکت دادن لنز واقعی، تصویر نمایش داده شده را به حرکت در می آورد و در نتیجه رزولوشن صفر را از دست می دهد. اکثر مدل هایی که قابلیت تغییر لنز را دارند می توانند تصویر را به صورت عمودی یا افقی حرکت دهند. اگر ست نصب و لنز خود را موازی با صفحه نمایش قرار دهید، اما متوجه شوید که پایین تصویر نمایش داده شده چند اینچ پایین تر از پایین صفحه نمایش است، این بسیار مفید است. به جای تنظیم کل پایه یا نیاز به ساخت قفسه ای با ارتفاع چند اینچ، فقط می توانید از شیفت لنز برای بالا بردن تصویر استفاده کنید. برخی از مدل‌ها همچنین دارای تغییر لنز متغیر هستند که می‌تواند لنز را به صورت مورب تنظیم کند و به شما امکان می‌دهد پروژکتور را خارج از مرکز صفحه قرار دهید و همچنان یک تصویر متناسب با وضوح کامل داشته باشید.

هنگام تحقیق در مورد پروژکتورها، احتمالاً موضوعات زیادی را خواهید یافت که در مورد اینکه آیا می توان از تغییر لنز برای تصحیح کیستونینگ استفاده کرد یا خیر، بحث می کنند. این تا حدودی در اصطلاح یک قیاس است. برای اینکه کیستونینگ وجود داشته باشد، لنز نباید با صفحه نمایش همراستا باشد. استفاده از تغییر لنز در این شرایط مشکل کیستونینگ را اصلاح نمی کند. کاری که تغییر لنز می تواند انجام دهد این است که به شما این امکان را می دهد که پروژکتور را راحت تر حرکت دهید تا لنز با صفحه نمایش هم تراز شود و سپس تصویر را به سمت بالا یا پایین حرکت دهید تا موقعیت جدید را بهتر جابجا کنید. بنابراین، از نظر فنی، تغییر لنز می‌تواند به جلوگیری یا اجتناب از یک موقعیت کیستونینگ کمک کند، اما نمی‌تواند به خودی خود کیستونینگ را تصحیح کند.

صدای فن

این دستگاه ها گرمای زیادی تولید می کنند و برای خنک نگه داشتن نیاز به فن دارند. صدای فن در صورتی که قابل توجه باشد می تواند به طرز باورنکردنی منحرف شود. بسیاری از سازندگان صدای فن را بر حسب دسی بل گزارش می کنند. با این حال، فن ها روشن و خاموش می شوند و بسته به میزان گرم شدن دستگاه، شدت را افزایش می دهند. غیرممکن است که بگوییم صدای تولید کننده فن حداکثر نویز است یا نویز متوسط.  ما نویز را بر اساس بلندترین نویز تولید شده، تعداد دفعات تولید و میزان آزاردهنده بودن آن ارزیابی کردیم.

بلندگوهای داخلی

اکثر مدل‌هایی که آزمایش کردیم، دارای نوعی بلندگوی داخلی هستند. در تجربه ما، همه آنها از نظر کیفیت صدا در جایی بین قابل قبول و مناسب قرار می گیرند. اگر از آن دسته افرادی هستید که از صدای یک تلویزیون استاندارد راضی هستید، احتمالاً از بلندگوهای داخلی راضی خواهید بود. با این حال، اگر از قبل روی یک پروژکتور و صفحه نمایش سرمایه گذاری می کنید تا تجربه تئاتر را به خانه خود بیاورید، یک مجموعه خوب از بلندگوهای خارجی گام بعدی واضح برای کامل کردن این تجربه است.

حالت های رنگی

اکثر مدل ها امکان سفارشی سازی تقریباً بی پایان تنظیمات رنگ را فراهم می کنند. در واقع، شما می توانید چند صد دلار خرج کنید تا یک حرفه ای وارد شود و تنظیمات رنگ را مطابق با شرایط خاص سینمای خانگی خود بهینه کند. با این حال، تکیه بر تنظیمات مختلف رنگ از پیش تعیین شده ارائه شده در هر مدل بسیار ساده تر و ارزان تر است. به این حالت ها معمولاً حالت های رنگی گفته می شود. اگرچه سازندگان مختلف از نام‌های متفاوتی استفاده می‌کنند، این حالت‌های رنگی به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند. پویا، فیلم و ارائه.

پویا

حالت های پویا نیز اغلب به عنوان ورزش یا زنده شناخته می شوند. این حالت ها سعی می کنند تنظیمات را بهینه کنند تا تصاویر با حرکت سریع در یک اتاق با نور خوب ظاهر شوند. اغلب آنها این کار را به بهای دقت رنگ انجام می دهند، اما تصاویر پاپی را تولید می کنند. گروهی از دوستان را در نظر بگیرید که بازی را با نور محیطی کافی تماشا می‌کنند.

سینما

حالت‌های سینما یا فیلم تمام تلاش خود را می‌کنند تا یک تجربه تئاتر را بازسازی کنند و برای اتاق‌های تاریک بهینه شده‌اند. اغلب از رنگ‌های گرم‌تری استفاده می‌کنند که در نتیجه قرمزهای غنی‌تری دارند. گاهی اوقات ممکن است در نگاه اول کمی بیش از حد قرمز به نظر برسد، اما به طور کلی در واقع دقیق تر است و زمانی که مغز شما تنظیم شود بهتر به نظر می رسد. این حالت‌ها اغلب لامپ را کم‌نور می‌کنند تا به رنگ مشکی تیره‌تر و واقعی‌تر دست پیدا کنند که رنگ‌های دیگر را زنده‌تر نشان می‌دهد.

ارائه

حالت‌های ارائه از روشنایی کامل لامپ استفاده می‌کنند تا اطمینان حاصل شود که نور محیطی که در اکثر اتاق‌های کنفرانس یافت می‌شود، متن و نمودارهای خوانا را پاک نمی‌کند. این روشنایی به معنای رنگ مشکی روشن‌تر است و بنابراین تا حدودی وضوح عکس‌ها و فیلم‌ها را کاهش می‌دهد، اما مطمئن می‌شود که همچنان در یک اتاق روشن دیده می‌شوند.

انواع پروژکتور

از دیدگاه عملکردی و مقیاس وسیع، بهترین پروژکتورها به طور کلی در چند دسته مختلف قرار می گیرند. طرح های آشنا که می توانند متداول ترین سناریوهای استفاده را انجام دهند و چند زیرمجموعه تخصصی برای موقعیت های منحصر به فرد.

چند رسانه ای

این اصطلاح عمومی اکثریت قریب به اتفاق محصولات موجود را در بر می گیرد. اینها مدل هایی هستند که در کلاس های درس، اتاق های هیئت مدیره، اتاق های کنفرانس و بسیاری از دستگاه های سینمای خانگی مشاهده می کنید. آن‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که قابل حمل در نظر گرفته شوند، اما مطمئناً اندازه‌ای نیستند که آن را در کیف خود بیاندازید و آن را فراموش کنید. آنها می توانند همه چیز از فیلم گرفته تا صفحه گسترده را مدیریت کنند و می توانند نیازهای سهم عمده مصرف کنندگان را برآورده کنند. همه مدل هایی که بررسی کردیم در این دسته قرار می گیرند.

سینمای خانگی

در حالی که این مدل ها مشابه مدل های چند رسانه ای عمل می کنند، اما این کار را با رزولوشن شگفت انگیز انجام می دهند. این وضوح افزایش یافته با افزایش قیمت و افزایش اندازه همراه است. این مدل‌ها حداقل قابل حمل نیستند، بیشتر از 30 پوند وزن دارند و فقط برای نصب‌های دائمی مناسب هستند. تمام مدل های فعلی 4K در این دسته قرار می گیرند.

پیکو

مدل‌های Pico به‌طور باورنکردنی کوچک هستند (اغلب خیلی بزرگ‌تر از دو کیس DVD روی هم نیستند) و به اندازه‌ای کارآمد هستند که باتری داخلی را خالی کنند. این باعث می شود که آنها به سرعت قابل حمل باشند و بتوانند هر اتاق تاریک، کمپینگ یا باربیکیو حیاط خلوت را به یک تئاتر کوچک تبدیل کنند. این مدل‌ها با استفاده از لامپ‌های LED نسبتاً کم نور به قد و کارایی کوچک خود دست می‌یابند، بنابراین با نور محیط دست و پنجه نرم می‌کنند و کیفیت تصویر را فدا می‌کنند.

پرتاب کوتاه

مدل های پرتاب کوتاه برای نمایش تصاویر بزرگ از فاصله کوتاه طراحی شده اند. در حالی که نسبت پرتاب متداول برای مدل های چند رسانه ای 1.5:1 است، مدل های پرتاب کوتاه می توانند تا 0.4:1 پایین بیایند. این بدان معناست که مدل پرتاب کوتاه می تواند یک تصویر 5 فوتی را از فاصله 1.5 فوتی پخش کند، در حالی که مدل چند رسانه ای باید 7.5 فوت فاصله داشته باشد تا به همان اندازه تصویر برسد. این مدل‌ها برای کلاس‌های کوچک یا موقعیت‌هایی که فضا محدود است، ایده‌آل هستند، اما قابلیت تنظیم مدل‌های استانداردتر را ندارند و بنابراین تنظیم صحیح آن‌ها بسیار دشوارتر است. برخی نیز تصویر را به شدت در اطراف محیط تحریف می کنند.

فن آوری های طرح ریزی

خارج از مقوله‌های کاربری عمومی، مدل‌ها با فناوری‌ای که برای ایجاد یک تصویر استفاده می‌کنند، تعریف می‌شوند. فناوری‌های مختلفی وجود دارد، اما DLP و LCD رایج‌ترین آنها هستند و LCoS همچنان بخش‌های بزرگ‌تری از بازار پیشرفته را اشغال می‌کند. همه این فناوری‌ها می‌توانند به اندازه کافی در نمایش هر چیزی از صفحات گسترده گرفته تا تصاویر متحرک عمل کنند. هنگامی که در کنار هم مشاهده می شوند، تفاوت های جزئی، اما قابل توجهی در عملکرد دارند.

پردازش نور دیجیتال (DLP)

DLP احتمالاً متداول ترین فناوری پروجکشن است. D در DLP به دلیل استفاده از یک تراشه دیجیتالی است که دارای هزاران آینه کوچک است که هر یک نشان دهنده یک پیکسل است. این آینه ها می توانند برای هدایت نور به داخل لنز حرکت کنند، پیکسل را روشن کنند، یا نور را از لنز دور کنند و پیکسل را خاموش کنند. نوری که به این تراشه آینه برخورد می کند ابتدا از یک چرخ رنگ عبور می کند. چرخه رنگ معمولاً از فیلترهای قرمز، آبی و سبز تشکیل شده است و با سرعت بالایی می چرخد تا این رنگ ها را پشت سر هم بر روی تراشه آینه بتاباند. سپس آینه ها هزاران بار در ثانیه به جلو و عقب تکان می دهند تا رنگ مناسبی برای هر پیکسل به دست آید. اکثر مدل‌ها از یک تراشه و چرخ رنگ استفاده می‌کنند، اما برخی از مدل‌های پیشرفته از سه رنگ استفاده می‌کنند، یکی برای هر یک از رنگ‌های اصلی قرمز، آبی و سبز.

مهندسی مورد نیاز برای کارکرد یکپارچه همه آن قطعات متحرک، برخی از مدل های DLP را گرانتر از همتایان LCD خود می کند. همچنین می تواند تصاویر بهتری تولید کند. مدل‌های DLP نسبت به مدل‌های LCD دارای رنگ مشکی واقعی‌تر و کنتراست بهتری هستند و تصاویر واضح‌تر و همه‌جانبه‌تری ایجاد می‌کنند. به همین دلیل، بسیاری از علاقه مندان به سینمای خانگی به تنهایی به DLP روی می آورند. رنگ های تولید شده توسط این فناوری نیز به مرور زمان محو نمی شوند و عملکردی ثابت در طول عمر محصول به شما می دهند.

BenQ که از فناوری DLP استفاده می کند، در آزمایش ما بسیار خوب عمل کرد.

DLP دارای معایبی است. تمایل به تولید گرمای بیشتری نسبت به سایر فناوری‌ها دارد، که نیاز به عملکرد بیشتر فن خنک‌کننده دارد. این مهم نیست که فن ساکت باشد، اما در مواردی می تواند بسیار آزاردهنده باشد. همچنین، مدل‌های تک‌تراشه‌ای، گاهی اوقات هنگامی که نواحی روشن به سرعت در قسمت‌های تیره روی صفحه حرکت می‌کنند، چشمک‌های قرمز، سبز و آبی نشان می‌دهند. این به دلیل این است که چرخ رنگ به اندازه کافی سریع نمی چرخد تا بتواند با حرکت مقابله کند. بیشتر مدل‌ها برای جلوگیری از این امر، به چرخ‌های رنگی سریع‌تر ارتقا یافته‌اند.

نمایشگر کریستال مایع (LCD)

مدل‌های LCD از مجموعه‌ای از نسخه‌های شفاف صفحه‌نمایش‌های LCD که در بسیاری از تلویزیون‌ها یافت می‌شوند، استفاده می‌کنند. برای تولید یک تصویر، نور سفید با استفاده از یک سری آینه دو رنگ به قرمز، سبز و آبی تقسیم می شود. سپس هر یک از سه رنگ از طریق سه صفحه نمایش LCD شفاف مختلف عبور داده می شود. هر کدام از این صفحات یک تصویر تولید می کنند. با این کار سه تصویر رنگی مختلف تولید می شود که سپس در یک منشور ترکیب می شوند تا یک تصویر تمام رنگی ایجاد شود.

این سیستم دارای قطعات متحرک کمتری نسبت به DLP است که گرمای کمتری ایجاد می کند و نیاز به استفاده کمتر از فن های پر سر و صدا دارد. در برخی موارد، می تواند متن کمی واضح تر از DLP ایجاد کند و اغلب ارزان تر است. با این حال، مدل های LCD دارای تعدادی اشکالات نسبی هستند. هنگامی که از نزدیک مشاهده می شود، پیکسل شدن بیشتر آشکار می شود. همچنین، پنل‌های LCD می‌توانند به مرور زمان پیکسل‌های مرده‌ای را به خود اختصاص دهند که منجر به کاهش کیفیت تصویر می‌شود که با DLP نمی‌بینید. ال سی دی نسبت به DLP اشباع رنگ بهتری دارد. این بدان معناست که پیکسل‌های LCD می‌توانند رنگ‌های روشن‌تر و غنی‌تر را به‌صورت مجزا تولید کنند، اما وقتی در بافت بقیه پیکسل‌ها مشاهده می‌شود، سیاه‌های تیره‌تر و کنتراست بهتر DLP همچنان تصویر بهتری تولید می‌کنند. در حالی که LCD در سال های اخیر بهبود یافته است، در حال حاضر، DLP انتخاب بهتری است، به خصوص برای استفاده از سینمای خانگی.

در حالی که مدل‌های DLP معمول‌تر هستند، سینمای خانگی اپسون پاورلایت LCD یکی از محبوب‌ترین مدل‌های با قیمت متوسط در بازار بوده است.

کریستال مایع روی سیلیکون (LCoS)

LCoS اساساً فناوری DLP و LCD را با هم ترکیب می‌کند و از رنگ‌های غنی‌تر LCD بدون قربانی کردن رنگ‌های مشکی برتر و کنتراست DLP استفاده می‌کند. نور سفید در یک مدل LCoS مانند یک مدل LCD شروع می شود. توسط آینه های دو رنگ به قرمز، سبز و آبی تقسیم می شود. این سه پرتو نور هر کدام به تراشه آینه ای اختصاصی خود برخورد می کنند، دقیقاً مانند یک مدل DLP. با این حال، این آینه‌ها برای روشن و خاموش کردن پیکسل‌ها حرکت نمی‌کنند، در عوض، هر یک از آنها یک فیلم LCD روی خود دارند که نور را مسدود کرده یا اجازه عبور نور را می‌دهد. نور منعکس شده از این سه تراشه سپس در یک منشور ترکیب می شود تا تصویر نهایی را ایجاد کند.

فناوری LCoS تقریباً در تمام معیارهای کیفیت تصویر پیشتاز است. نقطه ضعف اصلی آن قیمت است. به سختی می توانید مدلی را پیدا کنید که قیمت آن کمتر از 2000 دلار باشد و اکثر آنها بسیار گران تر از آن هستند. قیمت آنها در چند سال گذشته به طور پیوسته کاهش یافته است، بنابراین ممکن است مدت زیادی طول نکشید که آنها به استاندارد تبدیل شوند.

منبع:  techgearlab